درباره هستی من




Wednesday, December 29, 2004

٭
تمام شخصیت من تبدیل به کودکی شده که از بالغ و والد خودش متنفر هستش
------------------------
من کودکی دارم که عاشق شده
من بالغی دارم که حس سرشکستگی می کن ِ
من والدی دارم که هی گیر می ده
------------------------
من کودک او را دوست دارم
من بالغ او را دوست ندارم
من والد او را اصلاً دوست ندارم
------------------------
کودک من بازیگوش است
شیطون است
پررو است
کودک من همه آنچیزی هست که می خواهد باشد.
------------------------
بالغ من فکر می کند عقل ِ کل هستش
بالغ من فکر می کند هیچ وقت اشتباه نمی کند
بالغ من اگر هم اشتباه کند تاوان پس می دهد
بالغ من از کلمه تجربه زیاد استفاده می کند
بالغ من فراموش کرده است که کودکی دارد.
------------------------
والد من درست عین مادرم است
والد من دیدگاهش از نسل پیش آمده است.
والد من مهم ترین واژه زندگی اش آبرو هستش
والد من برای مردم زندگی می کند.
والد من در من زاده شده برای زجر دادن کودکم
------------------------
بالغ سرشکسته است انتقام از کودک می گیرد
------------------------
کودک تنهاست
پس آستین بلوز کودک او رو می کشد.
------------------------
والد به کودک و بالغ سرکوفت می زند.
------------------------
کودک هر روز گریه می کند.
-----------------------
بالغ هر روز خودکشی می کند.
-----------------------
والد هر روز زندگی می کند.




2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

Cool blog, interesting information... Keep it UP »

3:40 AM  
Anonymous Anonymous said...

This comment has been removed by a blog administrator.

3:27 AM  

Post a Comment

<< Home

........................................................................................