درباره هستی من




Saturday, May 19, 2007

٭
معرفت سال هاست از شهر ما رفته

خیلی احمقانه هستش که یک آدمی لج بکنه! خودش هم بدونه که داره لج احمقانه می کنه ولی نتونه جلوش رو بگیر
من لج احمقانه کردم و به هیچ وجه هم نتونستم جلوش رو بگیرم
این وحشی بازی های من از کجا میان
تیشه به ریشه زدن و داغون کردن شده یه عادت
بد شدم
اونقدر بد که خودم آگاهانه به بد بودنم ادامه می دم و هیچ تلاشی هم برای تغییرش نمی کنم




0 Comments:

Post a Comment

<< Home

........................................................................................