درباره هستی من




Wednesday, May 30, 2007

٭
من می رینم، زندگی نمی کنم

نه بلدم تو کارم چیکار کنم که کسی روم سوار نشه
نه بلدم توی روابط دوستانه ام حد و حدود رو رعایت کنم
نه بلدم توی روابط عاطفیم باید چیکار کنم

من خیلی بد و غلطم
خیلی
نمی دونم چرا آدم ها با من معاشرت می کنن
نمی دونم چرا بعضی ها من رو دوست خودشون یا عشق خودشون خطاب می کنن

خیلی دلم می خواد بدونم این آدم هایی که کار نمکنن ولی هم خوب ارتقا می گیرن و هم خوب پول درمیارن چی کار می کنن
یا
این خانم هایی که دوست پسر یا شوهرشون مثل سگ مواظب اینن که "مبادا خانم ناراحت بشه" چی کار می کنن

فکر می کنم از اول خدا یه مهر حمال روی پیشونی ما زد و فرستادمون توی این دنیا، گفت برو که تا جایی که نفس داری سختی بکشی و هر کی هم از راه می رسه یه چیزی به ماتحتت فرو کنه، حتماً در گوشم زمزمه کرد: "تو از بندگان خاصی، چون حمال می شی ولی بهت عقل و شعور دادم که بفهمی که حمالی"
کاش آدم نفهمه
کاش آدم هیچ چیز نفهمه
وقتی نمی فهمی نه کسی توقعی داره، نه خودت زجر می کشی.

ای خاک بر سر من کنن که حمال زاده شده ام و ظاهراً قرار هست که حمال هم از دنیا برم




2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

از این بخش ماجرا بگذریم که دفعه آخرت باشه که اینقدر « رسما» به خودت بد و بیراه می گی. اما بریم سر اصل مطلب:

اصلا به تو چه ربطی داره که « چرا بعضی ها من رو دوست خودشون یا عشق خودشون خطاب می کنن » ؟ دلشون خواسته لابد روی اون پیشونی که می گی، بغل اون « حمالی»‌ که می گی یک ستاره زده و تو پاورقی نوشته که:

«‌ توضیح مترجم: در آن زمانی که خداوند این بنده فسقلی خود را ساخته و پرداخته می کرد ، کلمه حمال را روی پیشانی کسانی می نوشت که می خواست بعدا مقداری عشق و دانش بشری و الهی و فوق ماورا و ...مغز توی کله شان بگذارد که حمل کنند. اما گاهی به دلیل مستی و شیطنت یادش می رفت که موقع بسته بندی یادداشت های خود را از پیشانی بنده گان خدا پاک کند. این گیجی خداوند بعضا باعث خنده فرشتگان درگاهش و باعث قاه قاه شیطان رجیم می شد. می گویند اکثر بندگانی که هنوز این کلمه را روی پیشانی شان دارند. یک جورهایی به خود خدا رفته اند! می گویند این دسته از بندگان از قاط زدن های هر از گاهی رنج می برند. چرا که خالقشان در آن لحظه خیلی راست و ریست نمی توانسته عمل کند و فقط هر چی بوده چپانده توی کله اینها. این بندگان از بیماری که امروزه شیطان رانده شده «کس خلی» می نامد رنج می برند. البته گاها کسانی که از درجه بالای الوهیت بهره برده اند صدای قهقهه خدا را می شنوند که به شیطان می خندد، که چرا که او نیز در عالم گیجی یادداشت خودش را از پس کله آن دسته پاک نکرده که «‌برود در دسته خوارکسه گان»!!!

7:18 PM  
Anonymous Anonymous said...

chan rooz pisha yeki behem goft zendegi hamishe mokhalefe khaste adamas..vase hamine ke hishki az vazeeiat va jaygahesh razi nis..

12:53 AM  

Post a Comment

<< Home

........................................................................................