درباره هستی من




Saturday, January 10, 2009

٭
روی آب دریا به پشت خوابیدی.... زل زدی به آسمون و داری از آبی آسمون لذت می بری.... فکر می کنی و آب هم تو رو می کشه به هر طرفی که دلش بخواد.... مهم اینه که اراده کنی می تونی دست و پا بزنی و مسیر رو عوض کنی یه جور رهایی که می توانی توش تأثیرگذار باشی.... آسمون ِ هم گاهی انقدر پر نور که می تونی چشم بسته بیوفتی روی آب و بری و بری و بری....
امان از وقتی که بترسی.... شب شه یا دریا مواج شه.... دیگه بنگ خداحافظ لذت.... دیگه اومده... همون خانمان سوزی که نباید بیاد....
متضاد واژه آرامش چیه؟
به نظر من ترس هستش
ترس
ترس
این ترس کثافت
این ترس کثافت همیشه هست
هر روز به یه شکل
همیشه هست برای اینکه آرامش رو از بین ببره
اه
چرا؟
واقعاً چرا باید ترس وجود داشته باشه؟
یکی می گه از تنهایی می ترسم
یکی می گه از تغییر می ترسم
یکی می گه از ازدواج می ترسم
یکی می گه از خیانت می ترسم
یکی می گه از خودم بودم در جمع می ترسم
همه می ترسیم
فقط بعضی ها می دونیم و بعضی ها نمی دونیم
حالا این یونی خانم ما که بعد از سالها دوباره من حسش می کنم کلی ترس داره
یونی یه روزی ترس داشت ولی در کنارش شجاع هم بود
ولی یونی امروز ترسو شده
یونی خیلی تغییر کرده
بزرگترین تغییرش هم اینه که دوباره احساس نیاز به نوشتن داره!!!! و این یعنی اینکه ....




0 Comments:

Post a Comment

<< Home

........................................................................................