درباره هستی من




Wednesday, August 31, 2005

٭
هیچ وقت اونقدر از خودت برای دیگری مایه نذار که بعداً از آن دیگری متنفر بشی.




........................................................................................

Thursday, August 25, 2005

٭
زندگی
نگاه می کنی
انتخاب می کنی
لمس می کنی
خاطره ایجاد می کنی
روتین می شه
-------
نگاهت رو عوض می کنی
دوباره انتخاب می کنی
لمسش می کنی
روتین می شه
--------
نگاهت رو عوض می کنی
انتخاب نمی کنی
انتخابی متفاوت
تجربه ای جدید
لمسی جدید
لحظه ای جدید
خاطره ای جدید
روتینی جدید




........................................................................................

Saturday, August 20, 2005

٭
او در کنار جویی نشسته بود و خیره به حرکت بی پایان آب به گرسنگی بی پایانش می اندیشید.
--------------------
او در زیر درختی نشسته بود و به تنهایی عمیقش می اندیشید.
--------------------
او در مقابل دریا نشسته بود و به عظمت عشقش می اندیشید.
--------------------
او در جنگلی نشسته بود و به انتقام دیرینه اش می اندیشید.
--------------------
او در مقابل آینه ایستاده بود و به چشمهای معشوقش می اندیشید.
--------------------
او در کنار من نشسته بود و نمی دانم به چه می اندیشید.
--------------------




........................................................................................

Friday, August 12, 2005

٭
گاهی دو قطره اشک از جنس زنانه تسکین دهنده است.
غرور زنانه ای که فقط با ریخته شدن چند قطره اشک خشم را سر به نیست می کند.
غرور
غرور
غرور
باید گریه کرد
برای دل شکسته باید گریه کرد
دلی که شاید بی جهت شکسته باشد
ولی به هر حال شکسته است
اشک زنانه لازم است




........................................................................................

Monday, August 08, 2005

٭
وقتی حماسه ای توی خیابان از روی عکسی که بر دیواری فرسنگ ها دورتر دیده، می شناسدت فقط می تونی از عشق صاحب خانه اشک بریزی.




........................................................................................